خلیفه دوم ، عمر بن خطاب یکی از افراد صاحب نامی است که در باره او حرف و حدیث های زیادی موجود است و اصولا پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) تا کنون در میان مسلمانان و حتی غیر مسلمانان موافقان و مخالفان زیادی برای خویش دست و پا کرده است .
وی نزد اهل سنت دارای احترام و مقام خاصی است و حتی برخی از سنیان وی را تقدیس و گفتار و کردارش را پس از رسول خدا (ص) بر گفتار و کردار سایرین ترجیح می دهند و تمامی اعمال و افعال وی را تمجید و سرمشق خویش قرار داده و با مخالفانش به شدت مخالفت و دشمنی می نمایند.
ولی بسیاری از مسلمین چنین عقیده ای نداشته و از او به نیکی یاد نمی کنند ، بلکه او را از عناصر اصلی غصب حقوق اهل بیت (ع) و مجرم اول در محرومیت حضرت علی بن ابی طالب (ع) وصی منصوص و منصوب رسول خدا (ص) از دستیابی به خلافت اسلامی می دانند.
هم چنین وی را از مقصران هجوم به خانه حضرت زهرا (س) و بیماری و رنج طاقت فرسای آن حضرت و سپس شهادت مظلومانه دختر رسول خدا (س) تنها پس از سه ماه از رحلت پیامبر (ص) می دانند و بدین جهت وی را تقبیح و منحرف از سیره و سنن رسول خدا (ص) دانسته و اعمال و کردار وی را بدعت می خوانند.
در حقیقت عمر بن خطاب ، هم یکی از عوامل اختلاف بین مسلمین در صدر اسلام بود و هم یکی از موانع ایجاد وحدت بین فرقه های اسلامی در عصر کنونی است. زیرا هرگاه گروه هایی از شیعه و اهل سنت تصمیم به در پیش گرفتن احترام متقابل گرفته و بخواهند بین همه مسلمین اتحاد و وحدتی ایجاد کنند و از این همه اختلاف و خصومت و برادر کشی بکاهند ، از گوشه و کنار جایی به وی ناسزایی گفته می شود و سنیان طاقت نیاورده و بی درنگ موضع گرفته و قهر را بر آشتی و برادری ترجیح می دهند و یا بالعکس در جایی از وی به نیکی یاد کرده و به نقل از وی اصول مورد پذیرش شیعه را منکوب و محکوم کرده و شیعه را متهم به کفر و شرک می کنند و بالطبع شیعیان را ناچار به موضع گیری می نمایند.شاید در باره شخصیت های دیگر مورد اختلاف این قدر حساسیت نباشد.
چه سنیان و چه شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت (ع) برای اصحاب کبار رسول خدا احترام ویژه ای قائلند و آنان را از یاران آن حضرت و از پیش برندگان اهداف اسلام می دانند و بر روح و روانشان درود می فرستند ، ولی شیعیان در میان آنان از چند نفر انگشت شمار که پس از رحلت رسول خدا (ص) خوی ناسازگاری در پیش گرفته و در مخالفت با فرمان صریح رسول خدا (ص) در غدیر خم با هم همداستان شده و حق و حقوق اهل بیت (ع) را نادیده گرفتند و یا در عصر خلافت حضرت علی (ع) در برابرش موضع منفی گرفته و اقدام به جنگ و جدل کرده و خون بسیاری از بی گناهان را ریختند ، دل خوشی نداشته و از آنان به نیکی یاد نمی کنند که در راس همه آن ها عمر بن خطاب است.
از تعقیب کنندگان ، به دست ابولؤلؤ زخمی شده که شش تن از آنان جان باختند و سر آخر وی را دستگیر و پیش از آن که اسیرش کنند، خودکشی کرد.ولی به قول دیگر وی از دست تعقیب کنندگان گریخت و به سوی زادگاهش ایران متواری شد.